اقسام و ارکان وقف
وقف از نظر لغوی یعنی ایستادن، اقامت کردن، حبس کردن و منع کردن. اما طبق ماده ۵۷ در قانون مدنی وقف یعنی، حبس عین و تسبیل منفعت. وقف فقط نسبت به اعیان امکانپذیر است به عبارتی اموال ملموس و مادی می توانند موضوع وقف قرار بگیرند مثل، درختان، ساختمان و هرچیزی که جزء کالای مادی و فیزیکی و قابل لمس کردن باشد.
اقسام وقف چیست ؟
۱– وقف عام چیست ؟
وقف عام وقتی است که در جهت و مصلحت عمومی یا عامه باشد. مثلاً وقف بر زائران خانه خدا یا وقف بر مساجد بدون معین کردن مشخصات مسجد. چون اگر نام یا مشخصات مسجد در وقف نامه تعیین شود دیگر با وقف خاص روبرو هستیم و نه وقف عام.
۲- وقف خاص چیست ؟
وقف خاص هنگامی است که بر شخص یا اشخاص معین و محصور باشد. مانند وقف بر اولاد یا وقف بر دانش آموزان مدرسه امام هادی شهر فلان یا موسسه خیریه فلان شهر. اما اگر واقف بگوید وقف دانش آموزان کردم، در اینجا با وقف عام مواجه هستیم نه وقف خاص چون مشخص نکرده دانش آموزان کدام مدرسه و کدام شهر.
۳- وقف مشترک یا مرکب چیست ؟
وقف مشترک زمانی است که واقف اموال خود را بر اشخاص معین و نامعین وقف کند. البته این شیوه از وقف نیز ممکن است دو گونه باشد. مثلاً واقف بگوید اموالم را وقف کردم بر فرزندانم یا اولاد طبقه اول خودم و سپس برسد به فقرای تهران. در این حالت تا وقتی که فرزندان طبقه اول واقف زنده هستند نویت به فقرای تهران نمی رسد. در حالت دوم واقف می گوید این اموالم را وقف کردم برای فرزندانم تا هر طبقه که پایین برود به ترتیب طبقات و آن اموالم را وقف فقرای شهر تهران کردم. در این وضعیت هر دو گروه هم زمان از منافع مال موقوفه استفاده می کنند.
ارکان وقف
این عقد مانند هر عقد دیگری که بین طرفین ایجاد شده، از ارکانی تشکیل می شود که طرفین آن، واقف و موقوف علیه هستند. در شرع و قانون، هر یک از این ارکان باید واجد شرایط شرعی و قانونی خاص خود باشند تا وقف به صورت صحیح تحقق یابد. به زبان دیگر شرایطی که برای هر یک از این سه رکن ذکر میشود، شرایط صحت وقف است. در ادامه به توضیح سه رکن اصلی می پردازیم.
واقف
موقوف علیه
عین موقوفه
واقف و شرایط آن
واقف یعنی شخصی که مالش را در راستای استفاده خیر وقف کند. واقف باید دارای اهلیت قانونی و شرعی برای بستن قرارداد بوده که این اهلیت به معنای این است که واقف بالغ، عاقل و مختار بوده و حق تصرف در مال خود را داشته باشد. بنابراین سفیه و یا ورشکسته که از تصرف در مال خود منع شده، نمیتواند اموال خود را وقف کند اما مسلمان بودنِ واقف شرط نیست، بنابراین انجام این عقد توسط کافر نیز صحیح است. همچنین در ماده 57 قانون مدنی ذکر شده که واقف باید مالک مال وقفی باشد. بنابراین شرط درستی وقف این است که شخص واقف باید مالکِ ملک موقوفی بوده و از نظر حقوقی نیز صلاحیت مالکیت را داشته باشد یعنی عقل، بلوغ، قصد و رضایت.
موقوف علیه و شرایط آن
دومین رکن از ارکان عقد وقف، موقوف علیهم است. موقوف علیه یعنی کسی یا کسانی که مال به نفع آنها وقف شده و حق استفاده از مال موقوفه را دارند. به تبع اینکه موقوف علیه شخص خاصی بوده یا اداره اوقاف است، وقف به دو دسته عام و خاص تقسیم می شود و در هر دو صورت موقوف علیهم باید سه ویژگی داشته باشند:
1.موقوف علیه وجود داشته باشد:
یعنی وقف به نفع کسی که وجود ندارد صحیح نیست مثلا کسی که در حین عقد وقف فوت کرده است. اما به نفع معدومی که بعدا به وجود می آید، جایز است برای مثال وقف به نفع جنین صحیح می باشد به شرطی که زنده متولد شود.
2. موقوف علیهم باید معین باشند:
یعنی در این عقد باید مشخص شود که وقف برای چه کسی است. مشخصات، اسم و صفت آن ها باید قید گردد به گونه ای که تعیین کردن آنها به سادگی امکان پذیر باشد. مثلا در وقفِ مسجد باید مشخص شود که منظور کدام مسجد و در کدام محله است در غیر این صورت عقد باطل خواهد بود.
3. موقوف علیهم باید اهلیت تملک داشته باشند:
یعنی کسی که مال برای او وقف می شود، باید از نظر عقلی و قانونی بتواند مالک منافع عین موقوفه شود که این موضوع همان مسائل مربوط با اهلیت است.
عین موقوفه و شرایط آن
عین موقوفه یعنی مالی که توسط واقف، وقف می شود. برای آنکه این عقد به درستی انجام شود، وجود چند شرط در عین موقوفه لازم است که به اختصار این شرایط را توضیح خواهیم داد.
حبس عین: حبس عین به این معناست که واقف حق هیچگونه فروش و نقل و انتقال حقوقی در مال موقوفی و یا هرگونه تصرفی که منافی با وقف باشد را ندارد.
تسبیل منفعت: واقف باید با نیت تقرب الهی و فی سبیل الله مالی را وقف کند.
قابلیت عین بقا: طبق ماده 58 قانون مدنی این شرط به این معناست که مال مورد موقوفه چه منقول باشد چه غیرمنقول، باید دارای بقای ابدی باشد تا بتوان از منافع آن در دراز مدت استفاده کرد. برای مثال وقف میوه جایز نیست ولی خود درخت یا باغ قابلیت آن را دارد.
- ۰۰/۰۲/۲۶