تاثیر رسیدن صغیر به سن بلوغ در دعاوی مالی غیر مالی
رسیدن صغیر به سن بلوغ، دلیل رشد وی در امور غیرمالی است و می تواند طرح شکایت کیفری نماید اما دخالت در امور مالی نیازمند اثبات رشد است
آیا افرادی که به سن بلوغ رسیدهاند ولی حکم رشد دریافت نکردهاند، می توانند به طرح دعوا مثل دعوای مطالبه نفقه، تعیین نفقه و اذن استقراض مبادرت نمایند؟
نظریه مشورتی شماره ۷/۹۰/۳۶۷۳ مورخ ۱۳۹۰/۷/۲۰ اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به رأی وحدت رویه شماره ۳۰ مورخ ۱۳۶۴/۱۰/۳ و با عنایت به مفاد ماده ۱۲۱۰ اصلاحی قانون مدنی رسیدن صغار به سن بلوغ دلیل رشد آنان در غیر امور مالی می باشد، مگر این که خلاف آن ثابت شود.
بنابراین فردی که به سن بلوغ رسیده و سفه (عدم رشد) او ثابت نشده باشد، می تواند در هر نوع امور مربوط به خود جز در مورد امور مالی که به حکم تبصره ۲ ماده مرقوم مستلزم اثبات رشد است، دخالت نماید، فلذا صغیری که به سن بلوغ رسیده، می تواند شکایت کیفری نماید و دادگاه مکلف به رسیدگی است ولی چنانچه شکایت کیفری مستلزم مطالبه مال از قبیل دیه یا ضرر و زیان ناشی از جرم باشد، باید ولی یا قیم وی در این خصوص اقامه دعوی نموده و محکومٌ به مالی بایستی تحویل ولی یا قیم شود.
شروط لازم برای اهلیت
1ـ عقل: عاقل بودن همان سلامت عقل و عدم جنون است. تشخیص این شرط چندان دشوار نیست.
2ـ بلوغ: طبق قانون مدنی پسر در سن 15 سالگی تمام شمسی و دختر در سن 9 سالگی تمام شمسی بالغ محسوب میشوند. بنابراین سن بلوغ در قوانین هم، همان سن بلوغ شرعی است.
3ـ رشد: شاید احراز شرط رشد و درک مفهوم آن دشوارترین کار برای شناخت اهلیت باشد.
بر طبق قوانین کنونی دختر درسن 9 سالگی تمام شمسی و پسر در سن 15 سالگی تمام شمسی برای اقامه دعوی غیرمالی رشید محسوب میشوند، اما برای اقامه دعوای مالی بعد از سن بلوغ تا 18 سالگی نیاز به اثبات رشد در دادگاه است. اما بعد از 18سالگی بنا بر رویه قضایی دادگاهها نیاز به چنین امری نیست. به طور مثال یک پسر در سن 15 سالگی میتواند درخواست طلاق دهد، اما در همین سن نمیتواند درخواست استرداد مبلغی پول از دوستش را به دلیل قرض بدهد؛ مگر اینکه رشدش را در دادگاه ثابت کند. رشد به معنی داشتن عقل معاش است و کسی رشید است که در تصمیمهای اقتصادی خود معقول و منطقی عمل کند. بنابراین هر کدام از ما ممکن است اشتباهی در تصمیمهای خود داشته باشیم اما زمانی گفته میشود که رشید نیستیم که این تصمیمهای اقتصادی غلط تبدیل به عرف و رویه شود.
حکم رشد
همه اشخاص میتوانند دارای حق باشند ولی ممکن است توانایی اجرای حق را نداشته باشند که به این افراد محجور میگویند. حَجر در اصطلاح حقوقی عبارت است از منع شخص از تصرف در اموال و حقوق مالی خود و انجام دادن اعمال حقوقی مانند عقد اعم از نکاح ،بیع ….و به همین دلیل اینگونه افراد به حمایتهای قانونگذار نیاز دارند.
همه انسانها در مرحلهای از دوران زندگی خود ( دوره کودکی و صغر) از اجرای حقوق و تصرف در اموال خود ممنوع اند و ناگزیر دورهای از حجر را به طور قهری باید بگذرانند، حتی ممکن است صغیر بعد از رسیدن به سن بلوغ ، به علت اینکه رشد کافی برای اداره امور خود ندارد محجور باشد. به علاوه برخی از افراد از کودکی مبتلا به اختلال قوای فکری هستند و این حالت بعد از رسیدن به سن بلوغ ادامه مییابد و نیز ممکن است شخص پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد ، به جنون یا سفاهت مبتلا گردد. این اشخاص محجور شناخته شدهاند و قانونگذار برای اداره امور و حمایت آنها مقرراتی آورده و نهادهایی تأسیس کرده است.
مفهوم صغیر
به کسی صغیر گفته میشود که نابالغ باشد و به سن بلوغ نرسیده باشد . در زبان عامیانه به صغیر ، طفل ، کودک و بچه میگویند.
اقسام صغیر
صغیر غیر ممیز: شخص نابالغی که دارای قوه درک و تمیز نیست، زشت را از زیبا و سود را از زیان تشخیص نمیدهد .
صغیر
ممیز: صغیری است که دارای قوه درک و تمیز نسبی است ، با اینکه به سن بلوغ نرسیده ، زشت را از زیبا و سود را از زیان باز میشناسد.که بسته به فرد حدود 6 – 7 سالگی صغیر ممیز میشود. در صورتی که شک کنیم صغیر ممیز شده است یا نه ، هنوز باید او را غیر ممیز بدانیم و کسی که میخواهد معامله او را صحیح بداند باید اثبات کند که او ممیز شده است.
تعریف رشد
برای خروج صغیر از حجر ، رسیدن به سن بلوغ کافی نیست ، بلکه رشد نیز شرط است . صغیر تا زمانی که دو صفت بلوغ و رشد برای او حاصل نشده محجور است . منظور از رشد این است که شخص توانایی اداره اموالش را به نحو عقلایی داشته باشد و از مال خود بهره برداری درست داشته باشد.
در قانون آمده است: هیچ کس را نمیتوان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود ، مگر آنکه عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد . سن بلوغ در پسر 15 سال تمام قمری و در دختر 9 سال تمام قمری است.
و در ادامه گفته است : اموال صغیری را که بالغ شده است ، در صورتی میتوان به او داد که رشد او ثابت شده باشد.
در نتیجه با توجه به متن قانون اینطور برداشت میشود که صغیر به محض رسیدن به سن بلوغ در امور غیرمالی مانند طلاق ، شهادت دادن در امور غیرمالی و … از حجر خارج میشود و میتواند مستقلاً عمل نماید ؛ اما در امور مالی رفع حجر از صغیر نیاز به احراز رشد دارد.
در عمل دادگاهها ، دفاتر اسناد رسمی ، بانکها و دیگر موسسات دولتی یا خصوصی ، بنابر عادت و سنت قدیم ( قانون قبلی که اکنون نسخ شده است) سن 18 سال را نشانه رشد به شمار می آورند.
در مورد افراد غیربالغ نیازی به صدور حکم حجر از طرف دادگاه نیست و افراد زیر 18 سال چنانچه حکم رشد در اختیار داشته باشند رشید محسوب میشوند . در غیر اینصورت در مواردی که بخواهند در امور مالی خویش تصرف نمایند در صورت دارا بودن ولی خاص ، امور آنها به ولی مربوط است و در صورت فقدان ولی خاص از آنها پرسیده میشود ادعای رشد دارند یا خیر، در صورت عدم ادعای رشد با آنها مانند صغار رفتار میشود و اگر مدعی رشد باشند جهت بررسی موضوع به دادگاه معرفی میشوند . این اقدامات وظیفه اداره سرپرستی دادگستری خواهد بود. حال اگر چنین شخصی گواهی رشد دریافت نمود رشید است و اگر موفق به دریافت گواهی رشد از دادگاه نشد با او مانند صغار رفتار خواهد شد.
- ۰۰/۰۳/۱۸