راههای فسخ و انحلال قراردادها
قراردادی که به طوری صحیح منعقد می شود با قصد قبلی یا فعلی و یا با شرط مندرج در قرارداد می تواند فسخ و منحل شود. فسخ به معنی بر هم زدن معامله می باشد و به طرفین یک عقد لازم تعلق می گیرد. عقد لازم نیز عقدی است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ ( بر هم زدن ) آن را نداشته باشند مگر در موارد معینه. منظور از موارد معین خیاراتی است که در قانون پیش بینی شده است. خیار نیز حق است و به معنی اختیار بر هم زدن عقد لازم است، از سوی صاحب خیار.
خیار (اختیار بر هم زدن معامله)، با یک اراده انجام می شود و این اراده باید ابراز شود و صورت بیرونی پیدا کند و اعلان شود و اشتیاق درونی و اراده باطنی، اثری در عقد ندارد. در تاکید این امر ماده 449 قانون مدنی نیز مقرر می دارد: " فسخ به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن نمای حاصل می شود.بنابراین اجرای حق خیار با اعلان اراده صورت می پذیرد و ضمنا؛ دادگاه در وقوع فسخ نقشی ندارد. با وجود این نقش دادگاه را در رفع اختلاف نباید فراموش کرد.
برای مثال: ملکی با سند رسمی فروخته می شود و فروشنده ادعا می کند که به دلیل تاخیر در پرداخت ثمن آن را فسخ کرده است و در نتیجه ملک را برای فروش به دیگری عرضه می کند. خریدار جدید همین که سند معامله نخست را مشاهده کند، خرید ملک را موکول به فسخ بیع . ابطال سند رسمی می سازد و همین امر مالک را ناچار از رجوع به دادگاه می کند.
بنابراین با توجه به مثال گفته شده، در جایی که معامله اصلی در فتر اسناد رسمی ثبت می شود و در دفتر املاک نیز می آید، صدور حکم بر اعلام فسخ از سوی دادگاه و برای تغییر این وضع، ضروری است.
لازم به ذکر است فسخ قرارداد هم مانند سایر اعمال حقوقی در صورتی موثر است که اراده ی سالم برای ایجاد آن وجود داشته باشد و از طرف شخصی آگاه و آزاد و هوشیار انجام شود.
انحلال قرارداد با اقاله یا تفاسخ
یکی از موارد انحلال قرارداد ، انحلال با تراضی طرفین است . یعنی همان دو نفری که قرارداد را با هم منعقد کرده اند ، با هم توافق کنند که قرارداد را منحل کنند . به این توافق در اصطلاح حقوقی ، اقاله یا تفاسخ گفته می شود . در این حالت دو طرف تصمیم می گیرند که از تعهدهایشان نسبت به هم بگذرند . برای مثال دو نفر باهم عقد بیع منعقد می کنند ، بعد از بستن قرارداد خریدار مقداری از پول خرید ماشین را به فروشنده می دهد . بعد از این همان دو نفر توافق می کنند عقد را منحل کنند و تصمیم به اقاله یا تفاسخ می گیرند . در این حالت ادامه اجرای عقد با توافق طرفین منحل و بی اثر شده است اما فروشنده باید مقدار هزینه دریافتی از خریدار را به او باز گرداند ، بعد از برگرداندن این مقدار ، دو طرف دیگر نسبت به هم تعهدی نخواهند داشت .
انحلال قرارداد با فسخ
گاهی یکی از دو طرف قرارداد از ادامه اجرای قرارداد منصرف می شود . در واقع در این حالت یکی از دو طرف عقد آگاهانه و به صورت ارادی تصمیم به انحلال قرارداد می گیرد . در اصطلاح حقوقی ، به این روش انحلال قرارداد فسخ گفته می شود . فسخ قرارداد با اراده یکی از دو طرف قرارداد صورت می گیرد و نیازی به تراضی و توافق دو طرف ندارد . مبنای فسخ قرارداد اختیاراتی است که قانون گذار به دو طرف قرارداد داده است . برای مثال وقتی که فروشنده کالا ، خریدار را درباره ویژگی های کالا گول زده است ، خریدار فریب خورده می تواند قرارداد را بدون تراضی و توافق فسخ کند .
انحلال قرارداد با انفساخ
برخلاف دو مورد انحلال قرارداد که در بالا گفته شد ، در بعضی از موارد انحلال قرارداد کلا بدون دخالت دو طرف قرارداد صورت می گیرد . برای مثال در قرارداد خرید و فروش ماشین ، اگر ماشین قبل از تحویل داده شدن به مشتری به طریقی از بین برود ، خود به خود قرارداد خرید و فروش منحل خواهد شد زیرا مال موضوع معامله از بین رفته است . در واقع در این حالت ، انحلال قرارداد قهری و خارج از اراده دو طرف بوده است که در اصطلاح حقوقی به آن انفساخ می گویند .
ذکر مدت فسخ قرارداد
شرط فسخ باید مدت داشته باشد. مثلاً در صورت برگشت هر یک از چک ها و انقضای یک ماه و عدم پر کردن حساب، فروشنده به مدت ۹۰ روز از تاریخ اطلاع از تخلف حق فسخ دارد. البته اگر مدت ذکر نشود، محمول بر مدت متعارف است.
سلب حق معامله قبل از تعیین تکلیف فسخ
جهت قابلیت استناد شرط فسخ در برابر اشخاص ثالث طبق ماده ۴۵۴ و ۴۵۵ قانون مدنی، باید اولاً شرط فسخ در خود قرارداد اصلی ذکر شود نه متمم تا برای اشخاص ثالث قابل اطلاع باشد. ثانیاً حق تصرفات ناقله تا قبل از تعیین تکلیف فسخ، از طرف مقابل سلب گردد. در غیر این صورت فسخ معامله به درد نمی خورد و در برابر خریدار دوم قابل استناد نیست و یا باید با دشواری و با استناد به قاعده اشتراط ضمنی و قابل مشاهده بودن شرط و تزلزل معامله و قاعده اقدام، حق فسخ خود را به خریدار دوم بقبولاند که در دادگاه ها خیلی پذیرفته نیست و جا نیافتاده و تلف حکمی مبیع فرض می کنند. مانند این که خریدار قبل از این که چک های ثمن وصول شود، با مبایعه نامه همان ملک را بفروشد و سپس فروشنده اول معامله را فسخ نماید.
عدم سقوط فسخ با مطالبه مکرر
طبق ماده ۴۰۳ قانون مدنی، ممکن است مطالبه مبلغ قرارداد و ثمن موجب سقوط ضمنی حق فسخ باشد.به همین دلیل بهتر است که شرط شود که در مدت فسخ، مطالبه مکرر و یا مثلاً برگشت زدن متوالی چک ها، مسقط حق فسخ بابت برگشت آخرین چک نیست در غیر این صورت برگشت متوالی چک ها به معنی اسقاط ضمنی حق فسخ است.
1- اقاله به عنوان یکی از موارد انحلال قرارداد به چه معنا است؟
یکی از موارد انحلال قرارداد انحلال با تراضی طرفین است یعنی همان دو نفری که قرارداد را با هم منعقد کرده اند با هم توافق کنند که قرارداد را منحل کنند که به این توافق در اصطلاح حقوقی اقاله یا تفاسخ گفته شده و برای اطلاع از جزییات متن مقاله را مطالعه نمایید.
2- فسخ به عنوان یکی از موارد انحلال قرارداد به چه معنی می باشد؟
گاهی یکی از دو طرف قرارداد از ادامه اجرای قرارداد منصرف می شود و آگاهانه و به صورت ارادی تصمیم به انحلال قرارداد می گیرد که در اصطلاح حقوقی به این روش انحلال قرارداد فسخ گفته شده و در متن مقاله به طور کامل توضیح داده شده است.
3- انحلال قرارداد از طریق انفساخ به چه معنا است؟
در بعضی از موارد انحلال قرارداد کلا بدون دخالت دو طرف قرارداد صورت می گیرد که در اصطلاح حقوقی به آن انفساخ می گویند و در متن مقاله به طور کامل توضیح داده شده است.
- ۰۰/۰۳/۳۱